• پنج شنبه 28 تیر 1403
  • الْخَمِيس 11 محرم 1446
  • 2024 Jul 18
یکشنبه 8 اسفند 1400
کد مطلب : 154995
+
-

ظهور رضاخان برای جبران شکست قرارداد  1919

کودتایی که «انگلیس نشان» می‌نمود!

تاریخ
ظهور رضاخان برای جبران شکست قرارداد  1919

احمد سینایی

صدویکمین سالروز وقوع کودتای 3اسفند 1299، فرصتی بهنگام است که در باب آورده‌های آن برای دولت انگلستان، سخن رود. این ارزیابی هنگامی اهمیت مضاعف می‌یابد که اساسا برخی دخالت این دولت استعماری در کودتا را، به کلی منکر شده و آن را زائیده گرایش‌های فکری و سیاسی مخالفان سلسله پهلوی انگاشته‌اند! شاید بتوان ابتدایی‌ترین بهرمندی‌های انگلیس از برکشیدن رضاخان و سوق دادن تدریجی وی به سلطنت را، به شرح پی آمده روایت و تحلیل کرد:

یک: بسا تحلیلگران تاریخ ایران، بستن معاهده 1933و افزودن 32سال به بهره‌وری انگلستان از نفت ایران را، از مهم‌ترین دلایل انقراض قاجار و تاسیس حکومت پهلوی قلمداد کرده‌اند. اگر چه عده‌ای افزایش حق‌السهم ایران از تجدید قرارداد را پیش می‌کشند، اما نباید از نظر دور داشت که عدم‌دخالت ایرانیان در محاسبه میزان فروش و ارزیابی واقعی مقدار سود حاصله، این برخورداری را موهوم و ادعایی ساخته است! به واقع رضاخان با نمایش سوزاندن قرارداد دارسی و بستن قرارداد بعدی، بستر را برای غارت بیشتر نفت ایران فراهم ساخت!

دو: نمایش تغییر ساختارهای صنعتی، اقتصادی و اجتماعی، اگر چه ممکن بود که برخی دیده‌های ظاهربین را به خویش جلب کند، اما در جوهر و غایت خویش، نتیجه‌ای جز وابستگی بیشتر را به همراه نداشت! به‌عنوان نمونه احداث خط آهنی که از شهرهای مهم ایران نمی‌گذشت، راه ابریشم را که مهم‌ترین طریق تجارت و تبادل ایرانیان در تاریخ بود، به هیچ می‌گرفت و چندین برابر ایجاد جاده بار مالی داشت، اما هرگز به اندازه آن فایده نداشت، در زمره اینگونه رویکردها قلمداد می‌شد. البته زمان زیادی نگذشت که ایجاد چنین راه‌آهنی، در متصل کردن شمال به جنوب ایران، کارکرد اصلی خویش را نشان داد و قدرت‌های خارجی را در نیل به اهداف خویش، بخت‌یار کرد! این امکان از شهریور 20و به‌مدت 5سال، در اختیار دولت‌های انگلیس، آمریکا و روس بود و در طول این مدت، بسیاری از تجهیزات این خط آهن از بین رفت! «ارتش نوین ایران»، از دیگر نمادهای این تغییرات قلمداد می‌شد. با نگاهی به کارکرد این نیروی به ظاهر مدرن، درمی‌یابیم که اساسا طراحی و فعالیت آن، سرکوب تهدیدات بالفعل و بالقوه برای حکومت رضاخان را می‌جست و حرص او برای تصاحب املاک عمومی در مناطق حاصلخیز را، ارضا می‌کرد. ارتشیان در آن دوره، یکی از مهم‌ترین متولیان ضابطان املاک غصبی رضاخان بودند. این نیروی «ظفر نمون» در روزهای خطر، به سان فرمانده خویش، یکباره از عرصه دفاع از کشور، بیرون جست و به ناگاه دست از کار کشید! این در حالی است که در شهریور 1320، به هیچ روی معلوم نبود که هزینه تسلیم، کمتر از دفاع باشد، به‌ویژه آنکه تاریخ، هزینه مرگ میلیون‌ها ایرانی براثر قحطی و بیماری را، پیش روی ما 
قرار داده است.
سه: بذل و بخشش مناطق استراتژیک و مهم مرزی ایران به برخی کشورهای همسایه، در راستای ایجاد بستر مناسب جهت انعقاد پیمان سعدآباد، از دیگر هدایای رضاخان به برکشیدگان انگلیسی خویش به شمار می‌رود. انگلستان برای جلوگیری از بسط کمونیسم و عدم‌توسعه و نفوذ آن به متصرفات خویش در هند، به چنین سپر دفاعی‌ای نیاز داشت، که با بسته شدن معاهده فوق آمده، تامین شد. این در حالی است که ایران برخلاف سایر همسایگان خود، هیچ‌گونه بهره‌ای از این پیمان را، عاید خویش نمی‌ساخت، بلکه بخش‌هایی از خاک کشور را نیز، از دست می‌داد!

چهار: روحانیت شیعه، رجال ملی اقوام و عشایر که در زمره مخالفان شاخص و سنتی دولت انگلستان در ایران بودند، جملگی توسط رضاخان و به شدید‌ترین شکل سرکوب شدند! آنان به‌طور طبیعی، بسیاری از تحمیلات ماسون‌های نشسته بر اریکه فرهنگ و سیاست کشور را نمی‌پذیرفتند و به دلایل عقیدتی و میهن دوستانه، با آنها به مخالفت برمی‌ساختند. امری که در دوران ناصری و به گاه اعطای امتیازات متعدد به انگلستان، بروز یافته بود. با این همه، تجربه سرکوب رضاخانی در غایت خویش، نشان داد که برگرفتن چنین شیوه‌هایی در طریق تحمیل هویت ناسازگار به ایرانیان، تا چه میزان توفیق خواهد داشت. این تجربه برای آنان که تا هم اینک نیز، در سودای چنان تغییراتی به‌سرمی‌برند، بس گویا و عبرت‌آموز است.

این خبر را به اشتراک بگذارید